خدمات اجتماعی در تگزاس
سه شنبه هفته گذشته اولین جلسه کار من در سازمانی بود که به تازگی یک کار داوطلبانه رو باهاش شروع کردم. چندین جلسه آموزش و در کنارش بازدید و تهیه گزارش از مراکزی که به افراد تحت پوشش خدمات داده ميشه؛ افراد بيخانمان، مهاجرين، پناهندهها، زنها و بچههاي آسيب ديده و گروههايي از اين قبيل؛
در اولين جلسه آموزشي مواردي مطرح شد كه بيشتر جنبه آشنايي و راهنمايي داشت؛ به همراه يك جزوه گردن كلفت كه شامل اصول و روشهاي برقراري ارتباط با افراد تحت پوشش هست؛ نكتهاي كه خيلي روش تاكيد شد اين بود كه تا حد امكان از برقراري يك ارتباط دوستانه با مخاطب بپرهيزيم و ديگري اينكه تمام وقتي رو كه صرف اين كار داوطلبانه طي روز انجام ميشه جايي ثبت كنيم يعني به حساب بياد؛
اين موسسه در آستين حدود8 مركز تحت پوشش داره كه من در اين ماه بايد به تمام اونها سر بزنم؛ كاري كه از من خواسته شده در اين بازديدها انجام بدم اينه كه ببينم اين خدمات رساني به شكل انجام ميشه و احيانا چه مواردي به خوبي اجرا نميشه، از نوع برخورد كارمندان مراكز با مراجعين و حتي بازخوردي كه از مراجع گرفته ميشه؛
جمعه صبح براي شروع كار به يكي از اين مراكز رفتم، اين مركز در خيابان ششم آستين و در كنار چند مركز مشابه قرار داره؛ مراجعين اغلب سياه پوست و مرد هستند؛ طبقه اول شبيه و اندازه لابي تالار وحدت بود؛ ابتداي سالن يك ميز پذيرش، در وسط تعداد زيادي ميز و صندلي و يك راه پله كه به طبقه بالا راه داره؛ و در انتهاي سالن خشكشويي؛ درهاي ديگهاي هم به اين سالن باز ميشد كه من متوجه كاربردشون نشدم؛ طبقه دوم حمام، دستشويي و بخشي از امور اداري قرار داره و طبقه سوم خوابگاه؛ مراجعين براي تهيه غذا بايد به ساختمون رو برو بروند؛
مراجعين بيشتر علي بيغمهايي به نظر مياومدن كه چنين امكاني خيلي به مذاقشون سازگاره؛ خوب چي از اين بهتر، درآمد ماهانه، حمام، غذا، خوابگاه، دارو و درمان مفت؛ حتي خيلي از اونها آدمهاي پرتوقعي بودن كه مثلا چون اسپري شوينده در و ديوار حمام تموم شده بود غر مي زدند؛ تعداد مردها تقريبا 4 برابر زنهاست؛ خوابگاه به اندازه تمام مراجعين نيست اما مراكز ديگهاي هستن كه خدمات يكساني دارند؛
وجود چنين مركزي در آمريكا دور از انتظارنيست، اما موضوعي كه مهمه اينه كه چرا همچنان کمک به محرومین با رویکرد خدمات رسانی صرف داره انجام ميشه؛ تقريبا اكثر مراجعين اگر معتاد به الكل و مواد مخدر نبودن، افراد جوون و سالمي بودن كه قطعا امكان پيدا كردن كار دارند، با اين حال زندگي به اين شكل رو ترجيح ميدن؛ تا بوده همين بوده و مردم بخاطر اينكه كاري انجام داده باشن و كاري رو از سر خودشون باز كرده باشن چنين كارهايي ميكنن؛ كمك به محرومين و گرسنگان وتنبلان و راحت طلبان...؛ اين اتفاق در اندازهها و شكلهاي مختلف در همه جا ميافته؛ از پختن يه پلوي نذري و توزيع بين كساني كه كوچكترين محدوديتي براي تهيه اش ندارن، تا انداختن سكه در صندوق صدقات، تا توزيع سوپ گرم به گرسنه هاي آفريقا، تا خدمات درجه يك به خيابونخوابهاي آمريكا؛
همه اين اتفاقها به اين خاطر ميافته كه معمولا اين زحمت رو به خودمون نميديم تا فضايي براي تمرين تامين معيشت براي اين افراد بوجود بياريم؛ چون هميشه طالب نتايج آني و ملموس هستيم، چون پولي كه اومده سريعتر بايد هزينه بشه، چون مصرف پول در چنين فعاليتهايي معافيت مالياتي داره، چون انجام چنين كارهايي خوشنامي به همراه داره؛ چون جايي هست كه هركي خواست به دنيا بگه چقدر خوبه بره يه مبلغي به چنين مراكزي پرداخت كنه؛ الان بيشتر از اين بهتره تند نرم چون هنوز نميدونم در مراكز ديگه چه اتفاقهايي ميافته؛ اميدوارم حرفي براي گفتن پيدا بشه؛
در اولين جلسه آموزشي مواردي مطرح شد كه بيشتر جنبه آشنايي و راهنمايي داشت؛ به همراه يك جزوه گردن كلفت كه شامل اصول و روشهاي برقراري ارتباط با افراد تحت پوشش هست؛ نكتهاي كه خيلي روش تاكيد شد اين بود كه تا حد امكان از برقراري يك ارتباط دوستانه با مخاطب بپرهيزيم و ديگري اينكه تمام وقتي رو كه صرف اين كار داوطلبانه طي روز انجام ميشه جايي ثبت كنيم يعني به حساب بياد؛
اين موسسه در آستين حدود8 مركز تحت پوشش داره كه من در اين ماه بايد به تمام اونها سر بزنم؛ كاري كه از من خواسته شده در اين بازديدها انجام بدم اينه كه ببينم اين خدمات رساني به شكل انجام ميشه و احيانا چه مواردي به خوبي اجرا نميشه، از نوع برخورد كارمندان مراكز با مراجعين و حتي بازخوردي كه از مراجع گرفته ميشه؛
جمعه صبح براي شروع كار به يكي از اين مراكز رفتم، اين مركز در خيابان ششم آستين و در كنار چند مركز مشابه قرار داره؛ مراجعين اغلب سياه پوست و مرد هستند؛ طبقه اول شبيه و اندازه لابي تالار وحدت بود؛ ابتداي سالن يك ميز پذيرش، در وسط تعداد زيادي ميز و صندلي و يك راه پله كه به طبقه بالا راه داره؛ و در انتهاي سالن خشكشويي؛ درهاي ديگهاي هم به اين سالن باز ميشد كه من متوجه كاربردشون نشدم؛ طبقه دوم حمام، دستشويي و بخشي از امور اداري قرار داره و طبقه سوم خوابگاه؛ مراجعين براي تهيه غذا بايد به ساختمون رو برو بروند؛
مراجعين بيشتر علي بيغمهايي به نظر مياومدن كه چنين امكاني خيلي به مذاقشون سازگاره؛ خوب چي از اين بهتر، درآمد ماهانه، حمام، غذا، خوابگاه، دارو و درمان مفت؛ حتي خيلي از اونها آدمهاي پرتوقعي بودن كه مثلا چون اسپري شوينده در و ديوار حمام تموم شده بود غر مي زدند؛ تعداد مردها تقريبا 4 برابر زنهاست؛ خوابگاه به اندازه تمام مراجعين نيست اما مراكز ديگهاي هستن كه خدمات يكساني دارند؛
وجود چنين مركزي در آمريكا دور از انتظارنيست، اما موضوعي كه مهمه اينه كه چرا همچنان کمک به محرومین با رویکرد خدمات رسانی صرف داره انجام ميشه؛ تقريبا اكثر مراجعين اگر معتاد به الكل و مواد مخدر نبودن، افراد جوون و سالمي بودن كه قطعا امكان پيدا كردن كار دارند، با اين حال زندگي به اين شكل رو ترجيح ميدن؛ تا بوده همين بوده و مردم بخاطر اينكه كاري انجام داده باشن و كاري رو از سر خودشون باز كرده باشن چنين كارهايي ميكنن؛ كمك به محرومين و گرسنگان وتنبلان و راحت طلبان...؛ اين اتفاق در اندازهها و شكلهاي مختلف در همه جا ميافته؛ از پختن يه پلوي نذري و توزيع بين كساني كه كوچكترين محدوديتي براي تهيه اش ندارن، تا انداختن سكه در صندوق صدقات، تا توزيع سوپ گرم به گرسنه هاي آفريقا، تا خدمات درجه يك به خيابونخوابهاي آمريكا؛
همه اين اتفاقها به اين خاطر ميافته كه معمولا اين زحمت رو به خودمون نميديم تا فضايي براي تمرين تامين معيشت براي اين افراد بوجود بياريم؛ چون هميشه طالب نتايج آني و ملموس هستيم، چون پولي كه اومده سريعتر بايد هزينه بشه، چون مصرف پول در چنين فعاليتهايي معافيت مالياتي داره، چون انجام چنين كارهايي خوشنامي به همراه داره؛ چون جايي هست كه هركي خواست به دنيا بگه چقدر خوبه بره يه مبلغي به چنين مراكزي پرداخت كنه؛ الان بيشتر از اين بهتره تند نرم چون هنوز نميدونم در مراكز ديگه چه اتفاقهايي ميافته؛ اميدوارم حرفي براي گفتن پيدا بشه؛
1 Comments:
نکته جالبی بود ... فکر می کنم تا اینجا با تحلیلت موافقم. البته با میزان اطلاعاتی که تو دادی. چون خودم درباره این موضوع اطلاعات خاصی ندارم. به نتایج جدیدتری رسیدی باز هم برامون بنویس لطفا :)
By Anonymous, At 5/28/2007 2:51 pm
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home