در مورد اين تصوير
چندوقت پيش يه دوستي اين عكس رو برام فرستاد. بدون توجه به واقعي يا تزييني بودن عكس ازش خوشم اومد. نه به خاطر مضحك بودنش يا احمقانه بودن ايده عكس، نكته اي كه برام جالب بود اين بود كه اين عكس تصويري از ذهنيتي بود كه خيلي مواقع از زن دارم، در هر جاي دنيا، اينكه جايگاه زنها هميشه با معيارهاي مردانه تعيين و يا شناخته ميشه؛ زنهاي تكريم شده مذهبي دور و برخودمون پيچيده شده در لفافههاي سياه و رنگي، و زنهاي ليبرال دور از خودمون پيچيده شده در لايههاي رنگ و روغن و بزك و دوزك و تمام زيباييهاي فيزيكي زنانه؛ آنها در آنجا ارج و قربي دارند و اينها در اينجا.... اون يكي نشانه تحجر و اين يكي نشانه تمدن، دنياي مردانه آنها به آنها ميبالد و دنياي مردانه اينها به اينها؛ و ماداميكه هر دو سوي طيف يكديگر را تحقير ميكنند معلوم نيست حق با كيه؛
و گاهي به ايده دگم تعصبي تشكيل يه دنياي زنانه فكر ميكنم؛ كه حداقل در اونجا ببينم اگر زنها قرار بود خودشون براي خودشون تصميم بگيرند بدون حضور جنس اول....اون دنيا به كدوم طرف طيف نزديكتر بود....؛
6 Comments:
درود بر تو سمیرا جان. راستش من اگر با خودم صادق باشم هیچ غلطی برای بم نکردم. جز یک سری درددل که تو وبلاگم مینویسم. متاسفانه اینقدر کار نشده تو این مملکته که تا 1000 سال هم تمام نمیشود. بم را باید دیگر در تاریخ قبل از زمینلرزه جست. به نظر من بم شهر بازنساخته باید نام بگیره. باز بنویس. دارم گزارشم را مینویسم
By Anonymous, At 5/06/2007 4:55 pm
سلام سميرا خانم
هميشه وقتي صحبت زن و حقوق زن مي شه ، يه جورايي غصه م مي گيره .
اينكه زن ها اين ور لاي پارچه پيچيده مي شن و اونور زير رنگ روغن مي شن تابلويي براي تمدن قصه ي تلخيه ... اما اينكه زن ها چقدر تو اين جريان نقش دارن يه چيز ديگه س كه من فكر مي كنم تو ايران يا جوامع مثل ايران اسلامي حاصل يه سري تعصبات غلط و عجيب غريبه و اونور هم نتيجه يه ليبرال دموكراسي بورژوايي...
اما در هر حال به قول دكتر شزيعتي : تا زن ها خودشون ساكت هستن هيچ اتفاقي براي رهايي از اين وشع نمي افته ...
اما ياد يه شعري افتادم كه هميشه موقع بحث درباره زنان به يادش مي افتم :
آن دست سرد کلید چراغ زد
یعنی که روشنایی این خانه با من است
حرفی نمانده بین من و عمر و دست سرد
محکوم بودن زنانه من روز روشن است .
....
اميدوارم اينجوري نباشه ...
.
.
.
يا علي مدد است .
By Anonymous, At 5/08/2007 9:31 pm
به قول خانم ويرجينيا وولف كاش زن ها فقط يك اتاق ازآن خود داشتن - البته فقط براي آرامش ، نه اينكه رمان بنويسنا !!! -
By Anonymous, At 5/08/2007 9:35 pm
در راستاي همين مطلب به نگاه به پست اخير ماندانا بنداز. اونم چيزي شبيه اين رو بيان كرده
By Anonymous, At 5/15/2007 2:03 am
bah bah belakhare peydat shod khanoomi. maloome kojayi? oza roo be rahe?
khosham oomad az postet.
By Anonymous, At 5/16/2007 4:28 pm
سلام سمیرا جون
ماندانا هستم و اون کامنت ناشناس هم منم که چون از ارمنستان برات گذاشتم و همه چیز روسی نوشته شده بود متوجه نشدم برای به عنوان ناشناس ثبت شده ام.
کجایی بابا؟ فهمیدم چیکار می کنی ولی حالت خوبه یا نه؟ همه اتفاق های خوب رو برای از خدا می خوام.
By Mandana In Red, At 5/21/2007 8:51 pm
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home