Daftar Yaddasht

11.8.06

مصاحبه یکی از رهبران مجاهدین با شبکه طلوع

یکی از اون روزایی که توی نیمروز تلویزیون نگاه می‌کردم، مصاحبه با رسول سیاف رو دیدم. اون مصاحبه انقدر برام عجیب و البته وقیح بود که بدم نمیاد یه جایی ثبتش کنم. به همین دلیل ضمن تماشای مصاحبه صحبت‌های گرانقدر این آقا رو که باید آب طلا گرفت رو تایپ کردم که موقع ثبتش تهمت به کسی نزده باشم؛
سیاف سر دسته یکی از تنظیمات مجاهداست که زمان جنگ‌های داخلی افغانستان دخل انوری و مزاری رو که رهبرای هزاره‌ها بودن آورد. همون جنایت‌هایی که گهگداری اشاره‌هایی بهشون توی یادداشت‌های قبلیم کردم؛
به عبارتی این آقا در حال حاضر اسمش به عنوان یک جنایت‌کار جنگی تمام اعیار توی ذهن مردم و البته کمیسیون مستقل حقوق بشر که دنبال مصالحه ملی و پیگیر عدالت انتقالی در این کشوره هست. اما اگر من زیر بار رفتم که 20 سال اول زندگیمو مثلا سیاهپوست بودم این آقا هم زیر بار جنایت‌های خودش در دهه‌های اخیر رفت. اینجا بخشی از پرسش و پاسخ خبرنگار شبکه تلویزیونی طلوع رو با این دانشمند فرزانه!!!!؛‌آوردم؛

با هیچکس هیچ نوع تعهد سری ندارم, بالخاصه در مورد مصالح مملکت. ما کدام چیزی را که به خیر ملت است برای ملت انجام داده ایم؛
س: شما در معاملات سیاسی این هنر را دارید که خود را حفظ کنید. این حفظ کردن برای شما به چه قیمتی تمام شد؟
ج: این حفظ شدن ما به خدا مربوط است اگر او بخواهد ما حفظ می مانیم. تلاش من برای حفاظت کشور و نوامیس و آبرو و عزت و آزادی و استقلال کشور و ملت است؛ قدرت اینست که در دل مردم جا داشته باشیم و الان تمام مجاهدان در دل ملت جا دارند و من الان من حیث یک انسان خیر بشریت را می خواهم و من حیث یک مجاهد خیر مجاهدین را می خواهم؛
س: نام برخی از رهبران مجاهدین را در لیست سیاه نهادهای حقوق بشر مطرح کرده اند از جمله شما, شما چطور میبینید؟
ج: متاسفانه مردم ما ازپشت عینکهای سیاه سی می کنند. ما جز کار کردن در راه آزادی کشور, تامین امن و آسایش کشور هیچ کاری نکردیم ؛اگر جهاد در راه خدا به خاطر آزادی کشور و بخاطر حفظ آبرو را اگر تعدادی از مردم دنیا جنایت بدانند ما این را عزت میدانیم ؛ در جنگ های داخلی بارها تاکید کرده ام که من حیث یک مسلمان با تمام صراحت میگویم که نه طرح گر این جنگ های داخلی بودم نه برافکنده آتشش بودیم و این جنگها بر اثر توطنه‌های بیرون کشور به وقوع پیوسته متاسفانه بعد از انقلاب شوروی دنیا ازما رو برگرداند و متاسفانه کسی نمیخواست این مردم حاکم خودشان باشند؛

س: بسیار خوب ولی تخریب کابل و قثل عام هزاران نفر را کسی باید پاسخ بدهد ؟
ج: ایکاش ارگانهایی پیدا می شد که این قضایا را غیر جانبدارانه ارزیابی بحث و تحقیق می کرد. ما هم طرفدار این هستیم که این فاجعه ها باید تحت تحقیق قرار بگیرد اساس این فتنه‌ها از بیرون بوده و یک تعدادی از مردم برای تطبیق این فتنه‌ها استخدام شدند اما آنچه در مورد خودم می‌فهمم در مورد ضمیرم با زهم با تاکید میگویم که ما همیشه مخالف این درگیریها بودیم و باز هم هستیم و همیشه درصدد خاموش شدنش بودیم. و بعدها دوران مقاومت این راثابت کرد که ما با برادرهایی که درگیر شدیم در یک سنگر و پهلوی هم نشسته بودیم و از امن و ثبات کشور مشترکا دفاع کردیم ؛
س: تکلیف این کشتارها و مردمی که قربانی دادند چه می‌شود؟
ج: من هر نوع برخود داخلی را محکوم می کنم ما همان وقت هم طرفدارش نبودیم امروز و فردا هم نیسیتم حتی از یادآوریش هم خوشمان نمیاید چون ما سخت مخالف برخورد گروهها هستیم؛

س: شما مسعود رامعرفی کردید ؟
ج: من خواهان این هستم و می خواهم دنیار را متوجه کنیم که بحثی که صورت گرفته بلاکل جانبدارانه و توسط کسانی صورت گرفته که اونها به ما و با مجاهدین بدبین بودند و کینه توزی داشتند و من اسنادی دارم از کسانی که در جنگ های داخلی کابل بحث کردند و راپور تهیه کردند من اسنادی دارم که [ثابت می‌کند] قبل از این اتفاقها به ما بد گفتند؛

س:منظور شما کمیسیون حقوق بشر است
؟
ج: هر کسی که تهیه کرده باشد. من اسنادی دارم [که نشان می‌دهد] هنوز جنگ های کابل شروع نشده بود که ما را جنایت کار گفتند ؛
س: کی در کمیسیون مستقل حقوق بشر؟
ج: قطعا
س: پس این کمیسیون مستقل نیست ؟
ج
: از لحاط گرایش های گروهی و در برابر جوانب ذیدخل قضیه بی طرف باید باشد و فکرشان مستقل باشد؛
س: اما ین کمیسیون از سوی کرزی منسوب شد آیا رییس جمهور اشتباه کرد ؟
ج:
رییس حمهور حق دارد در چوکات (چارچوب) صلاحیت خود تصمیم بگیرد لاکن من در ارتباط کسانی که راپور را تهیه کرده‌اند و تا اکنون در مجامع بین المللی تطبیق می‌کنند من کار آنها را قطعا بی طر ف نیمدانم و صدها اوراق تهیه کرده‌ایم که پیش از جنگ‌ها ما را خیانت کار می‌دانستند . من اسنادی دارم که مجاهدین را نعوذباالله سگ خطاب کردند؛
جنایت بزرگی که درحق ملت و بشریت بزرگتر از این جنایت نیست این موضوع قابل تعقیب است مثل اینست که تمام ملت را کشته باشید و به گلوی ملت تیغ کشیده باشید من در فرصتش این را افشا می کنم؛ ( این نکته اوج تضاد این مصاحبه بود،‌اینکه این آقا با شنیدن این توصیف که گروهی فرضا سگ خطابشان کرده چنان به خشم آمده که آن را با قتل عام تمام ملت هم‌تراز می‌داند
س: کدام سند را می گویید؟
ج: من گفتم که دارم و در فرصتش در اختیار شما قرار می‌دهم؛
س: آيا مرتبط به ارگان‌های رسمی و غیر رسمی است؟لطفا فقط نام موسسات را بگویید
ج
: مثلا تنظیم حقوق در نشریات رسمی خود مجاهدین را سگ خطاب کرده و جنگ بین تنظیمات را سگ جنگی گفته و من اوراقی دارم که در حاشیه آن نوشته لعنت بر مجاهد؛ من با ز اسنادی دارم که برخی از کارکنانی که این راپور را تهیه می کنند با همین تنظیمات همکاری داشتند؛

س: خوب روابط شما با آمریکا چگونه است؟
ج
: من روابطم با تمام دنیا عادی است و من طرفدار روابط حسنه با تمام دنیا هستم روابط نیک انسانی و روابط مناسب و حسنه با تمام کشورهای دنیا ؛
س: اما اروپا نسبت به شما نظر مساعدی ندارد؛
ج
: این مربوط به راپورها و سوابقی می‌شود که به دروغ و برای منافع مادی و غیر مادی خوش خدمتی می کنند و در مودر هموطنان خود گزارش غلط به دنیا می‌دهند ؛
س: شما پروایی ندارید؟
ج: من پروای هیچی ندارم و بخاطر خدا کار می کنم نه توقع از مردم ؛
س: به نظر شما بن لادن چگونه آدمی است ؟
ج
: من 17 سال میشود که بن لادن را ندیده ام،در دوران جهاد دیده بودمش در آن وقت یک آدم کاملا عادی بود و الان با آن وقت قابل مقایسه نیست ؛
س: آیا شما با آنچه به بن لادن نسبت داده می شود او را محکوم می کنید؟
ج
: هر عاملی که در آن مصالح بشریت و اسلام و مردم به خطر می افتد من آن را محکوم می کنم ؛

س: اگر بر ضد نیروهای آمریکایی باشد چطور؟
ج: در داخل افغانستان نیروهای امریکایی بر اساس فیصله ملل متحد آمدند و اینها نه به درخواست ما و نه به درخواست مردم افغانستان و ما دوام می کنیم ؛
س: آیا قانونی هست ؟
ج
: ما کوشش می کنیم که خداوند زود کشور ما را از لحاظ امنیت حفظ نماید؛
س: آیا شما دوست دارید به جای آقای کرزی باشید؟ آیا تمایلی دارید در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شوید؟
ج: من دوست ندارم جای کرزی باشم دوست دارم یک پاسدار گمنام باشم ؛
س: بسیاری از روشنفکران به شما اعتماد ندارند میتوانید پیامی برایشان بگویید
ج: مفهوم روشنفکری در بین مردم به خلط رفته و روشنفکر کسی است که قید و قیود را می‌شناسد.من روشنفکر را از بین آیات قران می‌گویم کسی است که ایمان به کرامت انسانی داشته باشد خداوند که پیامبر را با این کتاب نازل کرده تا فکر مردم را روشن بسازد و در چند جای قران آمده که (....)؛ از نظر من کسانی که به کائنات فکر کردند و به حقیقت رسیدند روشنفکر هستند کسی که دین خود را نفهمد و با احادیث پیامبر آشنایی نداشته باشد و از دیدگاه قران به کائنات نظر نینداخته باشد روشنفکر نیست و یکی دو آیه قران ()؛ پس روشنفکرایی که من یاد کردم دوست حساب نمی شودند ، دوست کسی است که با مصالح اولیای کشور ما و بشریت دوستی داشته باشد و با ما دوست باشد؛
س: اگر سازمان ملل از این روشنفکرها حمایت کند چطور؟
ج: این کار خود اآنها ست ؛
س: آیا شما به نوعی آماده نمیشودید به سمت ریاست جمهوری برسید ؟
ج:نه تصمیم دارم و نه علاقمندی، در ذهنم این پروگرام نیست تلاشم اینست که چطور برای ملت خود مصدر خدمت صادقانه باشم ؛.....؛

از منابع غیر رسمی شنیدم که این آقا- که البته یکی از مشاورین فعلی رییس جمهور هم هست- یه جایی فکر می‌کنم در منطقه بامیان برای خودش یک شبهه قصری بالای تپه‌های جنگلی درست کرده، و با 4 تا همسرش زندگی می‌کنه، .... در نهایت گمنامی؛!!!!؛