Daftar Yaddasht

18.5.06

گمونم پیداش کردم

دیروز باید با تعدادی از اینترن‌ها مصاحبه می‌کردیم و از بین 27 نفر 10-15 نفرشون رو انتخاب مي‌کردیم. از بین این همه دختری که باهاشون مصاحبه کردم هیچکدوم کار ساحه یا فیلد رو به کار دفتری ترجیح نمی‌دادن، به عبارت دیگه همه دوست داشتن خیلی شیک توی دفتر باشن و هرکاری بهشون دادن انجام بدن، به غیر از اونایی که واقعا دنبال کار بودن و لابد فکر می‌کردن جهنم کار باشه تو بیابون باشه، که از نظر من این گروه هم با گروه اول فرقی ندارن؛ کار فیلد رو دوست نداشتن مساله ای نیست، منتهی مساله اینجاست که تمام اونها این رو به حساب خانواده می‌ذاشتن و می‌گفتن خانواده اجازه نمی‌ده، بعد من ازشون می‌پرسیدم یعنی اگر خانواده به شما اجازه بدن یا با یه محرم به فیلد برید اما اونجا آب و برق و حمام و غذای خوشمزه نداشته باشید قبول می‌کنید؛ میگفتن معلومه که نه و اینجا بود که از تست من نمره نمی‌آوردن؛‌خلاصه به زور یک نفر رو انتخاب کردم؛ احساس کردم از همه بهتره،‌ کامپیوتر و زبان نمی دونست؛‌ تا صنف 11 هم خونده بود نه بیشتر؛ اما جسور و علاقمند به نظر می‌رسید، مصاحبه‌ها که تموم شد با سازمان‌های دیگه نشستیم که انتخابامونو بگیم،‌ هرکسی 3-4 نفر رو کانددید کرده بود همه دنبال کسایی بودن که زبان و کامپیوتر بدونن و کار میدانی هم بکنن، خلاصه نشون به اون نشون که کار به مصاحبه دوم کشید، که امروز باشه، من برای محکم کاری 2 نفر دیگه رو انتخاب کردم، چون هر گروه با یه تعدادی مصاحبه می‌کرد و مثلا من مصاحبه شونده‌های پنل‌های دیگه رو ندیده بودم، از روی صحبت‌ها 2 نفر دیگه رو هم انتخاب کردم،‌ و امروز اومدن ولی بازم رفتم سراغ انتخاب اولم، اونای دیگه هم کلی چک و چونه زدن تا به قول من درشتاشو سوا کنن و در نهایت دو تا سازمان منصرف شدن و 7 نفر شانس اینترن شدن رو از دست دادن؛‌ امیدوارم انتخاب درستی کرده باشم؛

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]



<< Home