رستورانتهای زنانه
جلسات انتخاب اینترن توی این دو روز در دفتر ندای زن[1] برگزار شد، همین مساله فرصت خوبی رو پیش آورد تا با مدیرعامل این سازمان ثریا پاکزاد بیشتر آشنا بشم، زن فوقالعاده نازنینیه، داستان تشکیل سازمانشون هم خیلی از نظر من مشروعیت داره، یعنی همینطوری الکی درست نشده، این خانم وقتی که طالبان درس خوندن دخترها رو ممنوع میکنه شروع میکنه به دخترهاش توی خونه درس میده و یکی دوتا از دخترای همسایه رو هم کنار دختراش میشونه؛ بعد از دوستاش و کسایی که میدونسته میتونن تدریس کنن میخواد که تو این کار کمکش کنن، اول تعداد بچهها به 10 نفر میرسه بعد کم کم زیاد میشن و چون خونه جا نداشته آموزش رو 2 شیفته میکنن یعنی 20 تا بچه صبح و 20 تا بعد از ظهر،تا اینکه در عرض 3-4 سال این تعداد رو به 300 نفر میرسونن، بعد میخواستن برای اینکار کمک بگیرن که بهشون میگن شما باید به ثبت برسید و اینطوری میشه که سازمان شکل میگیره؛ و یواش یواش پروژههای بیشتری میگیره و تا امروز که یکی از قویترین سازمانهای غیردولتی حداقل در هراته؛ درسته که حمایت سازمانهای بینالمللی خیلی در موفقیت چنین سازمانهایی موثره، یک سازمان غیردولتی مرتبط به زنان اونم در افغانستان؛ اما بخاطر زحماتی که کشیدن و اعتقادی که به کارشون داشتن نه به ثبت سازمان و گرفتن پروژه باید گفت مفت چنگشون؛
یکی از کارهایی که این خانم امروز برام تعریف کرد افتتاح 5 تا رستوران زنانه در شهر هراته که 2 تاش رو میخوان همین روزا افتتاح کنن؛ اما نکته اینجاست که برای اینکار با مخالفتهای زیادی از طرف دولت مواجه شدن و حتی ریاست امور زنان که یکی از ادارات وزارت زنان باشه و اتفاقا خودش هم خانمه گفته شما میخواهید دیسکو تک راه بندازید، که این خانم میگفت پس هر عروسی زنانهای یک دیسکو تکه دیگه، با این حال این رستورانها برای 100 نفر به مدت 10 سال شغل ایجاد کرده، یعنی هر رستوران دو شیفت پرسنل داره ؛ 10 نفر صبح 10 نفر عصر؛ فضای 60 متری رستوران رو شاروالی یا همون شهرداری داده و برای 10 سال از اجاره و هزینههای دیگه معافن، پنجرههای رستوران رفلکسه مثل چادر خودشون که از اونتو بیرون معلومه اما از بیرون نمیشه داخل رو دید، ثریا میگفت چنین رستورانهایی اصلا در منطقه وجود نداره، راست میگه حتی در ایران هم نیست چنین چیزی، یعنی نیازی نبوده که باشه؛ اما واقعیتش اینه که اینجا زنها هیچجایی برای تفریح ندارن حتی رستوران، من که یکی از مشتریهای دایمی میشم،خداکنه تنوع غذا زیاد باشه،
ضمنا ثریا منو برای یک جلسه 2 روزه در هتل مارکوپولو دعوت کرد، گفت تعداد زیادی از زنهای فعال رو میتونم اونجا ببینم،چهارشنبه و پنجشنبه، .... داره جالب میشه؛
[1] voice of woman
یکی از کارهایی که این خانم امروز برام تعریف کرد افتتاح 5 تا رستوران زنانه در شهر هراته که 2 تاش رو میخوان همین روزا افتتاح کنن؛ اما نکته اینجاست که برای اینکار با مخالفتهای زیادی از طرف دولت مواجه شدن و حتی ریاست امور زنان که یکی از ادارات وزارت زنان باشه و اتفاقا خودش هم خانمه گفته شما میخواهید دیسکو تک راه بندازید، که این خانم میگفت پس هر عروسی زنانهای یک دیسکو تکه دیگه، با این حال این رستورانها برای 100 نفر به مدت 10 سال شغل ایجاد کرده، یعنی هر رستوران دو شیفت پرسنل داره ؛ 10 نفر صبح 10 نفر عصر؛ فضای 60 متری رستوران رو شاروالی یا همون شهرداری داده و برای 10 سال از اجاره و هزینههای دیگه معافن، پنجرههای رستوران رفلکسه مثل چادر خودشون که از اونتو بیرون معلومه اما از بیرون نمیشه داخل رو دید، ثریا میگفت چنین رستورانهایی اصلا در منطقه وجود نداره، راست میگه حتی در ایران هم نیست چنین چیزی، یعنی نیازی نبوده که باشه؛ اما واقعیتش اینه که اینجا زنها هیچجایی برای تفریح ندارن حتی رستوران، من که یکی از مشتریهای دایمی میشم،خداکنه تنوع غذا زیاد باشه،
ضمنا ثریا منو برای یک جلسه 2 روزه در هتل مارکوپولو دعوت کرد، گفت تعداد زیادی از زنهای فعال رو میتونم اونجا ببینم،چهارشنبه و پنجشنبه، .... داره جالب میشه؛
[1] voice of woman
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home