Daftar Yaddasht

7.3.06

بحران جمعیت

در این مدتی که اینجا هستم خیلی از جاهای کشور رو دیدم و تقریبا با همه جور آدمی آشنا شدم. از قریه نشین های اون ته مها تا آدم های آوانگارد تحصیلکرده, و فوکول کراواتی های فرنگ رفته. یه نقطه اشتراکی که بین همه این گروه ها دیدم تعداد خیلی زیاد بچه ببخشید اولاد بوده (بچه به پسرمیگن دختر هم که دختره), بطوریکه اگر خانم و آقایی مثلا 6 تا بچه دارن میگن که "ما با بچه زیاد موافق نبودیم, همین قدر کافیه, هرچی اولاد کمتر باشه دردسرش کمتره". بعد خانواده هایی رو دیدم که 12 تا اولاد دارن و یه نقل قولی از فلانی که 18 تا فرزند داره - از یک همسر
.بعد پیش خودم یه حساب سرانگشتی که می کنم مغزم سوت می کشه که چه بحرانی در کمین افغانستانه
مهیار میگه یه اتفاقی شبیه هند می افته اما من موافق نیستم. به این دلیل که اولا وسعت هند با افغانستان قابل مقایسه نیست. از نظر تولید خالص و ناخالص ملی و در آمد سرانه و منابع طبیعی و خلاصه خیلی چیزهای دیگه هم قابل مقایسه نیستند. اما ممکنه مثل بنگلادش بشه. اولا که اینجا فقط درصد خیلی کمی از زمین ها قابل استفاده است و به لحاظ منابع – همه جور منابعی- حالا حالا ها امیدی بهش نیست. بعدش اینکه کنترل جمعیت هنوز از طرف هیچ ارگانی به طور جدی اعمال نمیشه. درسته که الان نزدیک 30 میلیون جمعیت داره و در سرشماری 2002 نرخ امید به زندگی 41 سال برای مردان و 42 سال برای زنان, مرگ و میر اطفال هنگام تولد 257 نفر از هر 1000 تولد, و نرخ مرگ و میر آدم بزرگها 510 نفر مرد و 448 زن از هر 1000 نفر بوده - این عدد و رقم ها خیلی وحشتناکه. اما دلیل خوبی نیست برای اینکه نگران انفجار جمعیت در این منطقه نباشیم
چونکه چند سالی میشه که کشور به قدوم مبارک سازمان بهداشت جهانی و خواهر خونده هاش مزین شده و اونها عزمشون رو جزم کردن برای پیشگیری از این بحران, و البته بیشتر امکانات بهداشتی, اما باز منکر این نمیشم که متولی درست و حسابی برای کنترل جمعیت وجود نداره. دوم اینکه خواهی نخواهی با وجود چنین سازمان ها و حمایت هایی – که واقعا به جا و مناسبه- شاخص های بهداشت بالامیره و در نتیجه میزان مرگ و میر هم به شکل چشمگیری کاهش پیدا میکنه – انشاءالله.
و بعداز 10-15 سال دیگه خدا میدونه چی پیش میاد. ما توی ایران فقط یه شمه ای از اون رو دیدیم اما هنوزم که هنوزه داریم تاوان رشد مسخره جمعیت 7-8 سال اول انقلاب رو میدیم. تازه ما خیلی خوش شانس بودیم که یه وزارت بهداشت درست حسابی داشتیم که تونست بالاخره اون جنبش (فرزند یشتر, اسلام مقتدرتر) رو یه جوری رفع و رجوش کنه
اما من نمیدونم چرا اینجا کسی نگران نیست و اکثرخانواده ها دلشون رو به این خوش کردن که چون مرگ میر زیاده جای هیچ نگرانی
نیست. احتمالا همگی پیرو نظریه "هرآنکس که دندان دهد نان دهد" هستند. باشه حرفی نیست اگر به نان زنده ایم, که زنده ایم

2 Comments:

  • درود بر شما سمیرا جان. خانه نو مبارک. بابا تو هم بیا عضو انجمن تنظیم خانواده بشو. ببین به WHO & خواهرزاده هاش بگو باید از دولت ایران یاد بگیرن. اینقده همه چیز رو گرون کردن که آدمها از خیر زاد ولد و بعد خرج گرونش منصرف شدن. بگو کرانی بیشتر فرزند کمتری

    By Anonymous Anonymous, At 3/07/2006 10:30 pm  

  • سمیرا جون سلام و خونه نومبارک باشه.
    امیدوارم در تنهایی ات که می دونم خالی نیست بهت خوش بگذره و ریست بشی حسابی
    جای ما هنگ کرده ها رو هم خالی کن!
    ببین می خوام به این وبلاگ جدیدت لینک بدم. اگه می خوای باز اینم عوضش کنی بگو بیخودی زحمت نکشم و عرق بریزم!در ضمن راجع به اون پروژه تفاوت های جنیستی اگه مطلبی سراغ داری بگو که از هفته دیگه وقتم آزاد می شه بدم نمیاد بخونم. در ضمن اگه راجع به بخش تکنولوژی اش اگه مطلب می خوای من دارم. تحت عنوان تکنوفمینیسم که خیلی هم جالبه
    مواظب خودت باش
    ماندانا

    By Anonymous Anonymous, At 3/07/2006 10:33 pm  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]



<< Home